از نخستین بنای بقعه آگاهی دقیقی در دست نیست.
قدیمیترین مأخذ مستندی که در باب بنای حرم تاکنون دیده شده است، سر در آجری درگاه اصلی حرم است که در آن به بانی سر در مذکور یعنی مجدالملک قمی براوستانی وزیر برکیارق سلجوقی (اواخر قرن ۵ق/۱۱م) اشاره شده است.
اما در کتیبهای که در سالهای اخیر در دیوار سمت چپ همان درگاه تعبیه کردهاند، یادآور شدهاند که در نیمه دوم قرن سوم هجری بنای بقعه توسط محمد بن زید داعی علوی (متوفی ۲۸۷ق/۹۰۰م) تعمیر اساسی شده است. اگر این مطلب درست باشد، باید گفت که داعی زیدی اندکی پس از درگذشت عبدالعظیم، بقعه وی را که قبلاً بنا شده بود، تعمیر کرد و شاید هم بنای اصلی آن را ساخت.
گذشته از این، متخصصان پس از پژوهش در اطراف دیوار آجری درگاه اصلی حرم که دارای کتیبه مذکور روزگار سلجوقی است، یادآور شدهاند که پارههایی از زیر و کنار دیوارهای آن کتیبه در اطراف درگاه وردی، از آثار روزگار آل بویه است. از اینرو میتوان گمان کرد که دست کم همه این بخش از حرم ساخته آلبویه بوده و سپس در روزگار سلجوقیان به دست مجدالملک قمی نوسازی شده است.
با این همه، برخی گفتهاند که همه این سردر از آثار مجدالملک قمی و متعلّق به ۴۹۵-۴۹۸ق است که این تاریخ نادرست به نظر میآید.
درازای ضریح ۳/۸۷ و پهنای آن ۲/۹۵ و ارتفاعش ۲/۴۰ متر است.
در گرداگرد ضریح جمعاً ۱۴ دهانه مشبک دیده میشود. در پشت این دهانهها به استثنای دهانه میانی جبهه شرقی ضریح که درب ورودی آن به شمار میرود، صفحات شیشهای بزرگی برای جلوگیری از دست رساندن زایران به صندوق تعبیه کردهاند.
بر حاشیه بالای ضریح و گرداگرد آن کتیبهای است که سوره الرحمن به خط ثلث بر آن نقش شده و در زیر، بر کتیبه دیگری اشعاری به فارسی رقم خورده است. در این اشعار، نام فتحعلیشاه، بانی ضریح نقره و امین السلطان، مجری تعمیر آن در روزگار ناصرالدینشاه خوانده میشود.
بر فراز و گرداگرد ضریح، جمعاً ۶۴ گلدان زرین زیبا ـ در هر طول ۲۰ عدد و در هر عرض ۱۲ عدد ـ و افزون بر این، در ۴ گوشه ضریح، ۴ گلدان زرین بزرگتر نصب شده است.
چنان که اشاره شد، حرم حضرت عبدالعظیم از دیرباز مورد توجه بوده است و از همان روزگاری که نخستین بنای بقعه پی افکنده شد، به تدریج آثاری در اطراف حرم پدید آمده و اشیایی از سوی امیران و وزیران و مردم به حرم اهدا شده که هریک نسبت به قدمت و نفاست خود از جمله ارزشمندترین آثار هنری اسلامی به شمار میروند.
پارهای از این آثار برای جلوگیری از فرسودگی و ویرانی، در تعمیرات متعدد آستانه، به خزانه منتقل گشته، و برخی هم مانند کاشیها و رگچینهای آجری اطراف حرم، در جای خود با پوششهای شیشهای محافظت شدهاند.
قدیمیترین خبر مستند در باب خزانه آستانه عبدالعظیم را در فرمان مورخ ۹۵۰ق/۱۵۴۳م شاهطهماسب صفوی میتوان یافت که وی طی آن دستور داده در میان منازل اطراف آستانه، محلی مناسب برای خزانه جدید بیابند.
از این فرمان آشکارا برمیآید که پیش از آن هم در آستانه عبدالعظیم محلی برای خزانه بوده که لابد اشیای نفیس و هدایای زایران و احیاناً نقدینهها را در آنجا نگه میداشتهاند.
در سالهای اخیر نیز تعدادی از آثار نفیس آستانه را به خزانه منتقل ساختهاند که از آن میان میتوان به اشیاء زیر اشاره کرد:
الف ـ دو در آهنی با کتیبههایی به خط کوفی به ابعاد ۷۰ و ۱۲۰ سانتیمتر که به نظر میرسد از جمله کهنترین آثار این بنا و متعلق به روزگار سلجوقیان باشد.
با آنکه بر روی کتیبهها تاریخ ۹۴۵ق/۱۵۳۸م دوره سلطنت شاهطهماسب اول صفوی دیده میشود، به عقیده کارشناسان این خط کوفی مربوط به خطوط دوره سلاجقه (قرن ۵ و ۶ق/۱۱ و ۱۲م) است و حتی نمیتواند مربوط به قرن ۷ق/۱۳م باشد چه رسد به قرنهای ۹ و ۱۰ق/۱۵ و ۱۶م.
اگر قدمت این کتیبهها به ثبوت رسد، میتوان حدس زد که این ۲ کتیبه بر درهایی مربوط به روزگار سلاجقه نصب بوده و در روزگار صفویه آن درها را به سبب فرسودگی تعویض یا مرمت و همان کتیبههای قدیم را با تغییراتی بر درهای جدید نصب کردهاند.
این ۲ در بعدها در انتهای معبر جنوب غربی امامزاده حمزه نصب شده است و سپس به سبب نفاست، آنها را به خزانه منتقل ساختهاند.
ب ـ دو درِ منبتکاری بسیار کهن و زیبا به ابعاد ۷۷/۱ و ۹۴/۰ متر مربوط به روزگار شاه اسماعیل اول صفوی که اشعاری به خط ثلث برجسته بر آن نقش بسته است.
از این اشعار تاریخ ۹۱۸ق/۱۵۱۲م به دست میآید که مربوط به روزگار حکومت شاهاسماعیل اول صفوی است. حدس زدهاند که این درها پیش از احداث صحن بزرگ و ایوان شمالی ،مدخل اصلی حرم از سوی مشرق، یعنی مسجد زنانه فعلی بوده است.
ج ـ یک در منبتکاری نفیس که مدتها پیش از آن را از گوشه جنوب شرقی مسجد بالاسر حرم برداشتند و در شمال ایوان امامزاده حمزه نصب کردند و سپس به خزانه آستانه منتقل ساختند.
گفتهاند که این در قبلاً در مسجد هولاکو که بعداً به آرامگاه ناصرالدینشاه تبدیل شد جای داشته است. بر روی این در ۲ کتیبه به خط ثلث برجسته هست که میگویند بر روی دری کهنتر بوده و پس از تعویض آن، کتیبههای مذکور را بر روی در جدید نصب کردهاند.
بر این کتیبهها تاریخ ۸۴۸ق/۱۴۴۴م دیده میشود. از اینرو این کتیبهها و احتمالاً درِ اصلی، از ساختههای روزگار شاهرخ تیموری است
د ـ یک پنجره از کاشی مشبک بسیار نفیس به ابعاد ۵۸/۱ و ۵۶/۱ متر، مرکب از ۱۲ خشت کاشی. این پنجره بر فراز در میانی ایوان بزرگ شمالی نصب بوده و به استناد کتیبهای که مربوط به آخرین آینهکاری عصر قاجار در ایوان مذکور است، در عهد ناصرالدینشاه به دستور امینالسلطان در ۱۳۰۹ق/۱۸۹۱م ساخته شده است
هـ ـ چیزهایی از قبیل پردههای بسیار نفیس، قرآنهای خطی، فرشهای متعدد، شمعدانهای قدیمی و پرارزش و تابلوهای نقاشی و روپوش زری و کهن صندوق مزار مربوط به روزگار صفویه.
هماکنون برای گردآوری و طبقه بندی این اشیاءِ نفیس به گونهای که در معرض بازدید علاقهمندان قرار گیرد، ساختمانی ویژه موزه آستانه در غرب صحن ناصرالدینشاه در دست ساختمان است.
درِ غربی این موزه متشکل از سر در کاشی بسیار کهن و زیبای حرم است که قبلاً برای جلوگیری از فرسودگی به خزانه منتقل گشته بود.
با آغاز بنای موزه، این سردر و کتیبههای بسیار کهن و زیبای آن توسط استادان فن، در غرب موزه نصب شده است.
امامزاده داوود در میان دره های سبز، در ۶ کیلومتری توچال و ۱۵ کیلومتری فرحزاد واقع است. این امامزاده در ارتفاع ۲۶۰۰ متری از سطح دریا میباشد.
شهرت اصلی امامزاده داوود، به خاطر مسیر سخت و کوهستانی آن است. زمانی فقط با کمک قاطرچی ها می شد این راه را طی کرد. حتی الان هم که مسیر راحت و آسفالته ای برای رسیدن به امامزاده کشیده شده، در انتهای مسیر ماشین رو، حداقل یک ربع باید سر بالایی تندی را پیاده رفت. مسیر کوهستانی و سخت امامزاده داوود، البته باعث دو چندان شدن لذت زیارت هم می شد و برای همین بود که یکی از نذرهای رایج در تهران قدیم، نذر زیارت امامزاده داوود بود.
در قدیم اهالی تهران برای زیارت امامزاده داوود، معمولا شب را در فرحزاد میگذراندند و صبح روز بعد با کمک همین قاطرچیها به امامزاده میرفتند. این امر اختصاص به طبقه خاصی هم نداشت و تقریبا همه زوار این کار را میکردند؛ مثلا در «روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه» آمده که ناصرالدین شاه روز دوشنبه ۱۷ محرم ۱۳۰۶ قمری را در فرحزاد گذراند تا روز بعد به زیارت امامزاده داوود برود. فرحزاد که آب و هوایی فوقالعاده خوش دارد، آن قدر برای تهرانی ها جذاب بوده که برای آن ضربالمثل هم بسازند: «تا بگویی ف، من رفتهام فرحزاد.»
زیارت امامزاده داوود، از زمان قاجاریه به یکی از عادات تهرانی ها تبدیل شد. طوری که ناصرالدین شاه قاجار، در قریه خوش آب و هوای شهرستانک که بسیار به این امامزاده نزدیک است، قصری ساخت تا بعد از زیارت، در آنجا استراحت بکنند.
در گذشته بقعه امامزاده داود از بنای سنگی مشتمل بر صحن و طاق نماهای کم عمق در اطراف و حرم و ایوان کوچکی در جنوب آن تشکیل می شد و گنبدی سبز رنگ داشت. وجود درختان بید بسیار کهن حکایت از بناهای قبل از صفویه دارد.
بنای اولیه این امامزاده سال ها پیش بر اثر سیلی بنیان کن از بین رفت و بنای فعلی که از ساقه گنبد بلند و گنبدی نوک تیز با دو گل دسته تشکیل شده است، بعدها جایگزین بنای اولیه شد. حرم هشت ضلعی کنونی و سرداب زیر آن در زمان فتحعلی شاه قاجار به جای بنای قدیمی که یقیناً برج ساده سنگی بود، ساخته شد. درهای شمال و شرق حرم نیز به زمان فتحعلی شاه قاجار باز می گردد. در وسط حرم، ضریحی زیبا وجود دارد. وجود مرقد در داخل سرداب تنها منحصر به همین امامزاده است. نسبت امامزاده بر اساس زیارت نامه بقعه به امام زین العابدین (ع) می رسد.
اطراف امامزاده داوود پر است از مسافرخانه ها و کاسب های دستفروش. هم به علت سختی راه و هم به خاطر آب و هوای خوش این منطقه، شب ماندن در مسافرخانه های اطراف امامزاده کاملا مرسوم است. علاوه بر مسافرخانه ها، امامزاده داوود به بازارش هم شهرت دارد. توی این بازار، هر چیزی که فکرش را بکنید میشود پیدا کرد؛ از خوراکی های عصر پدربزرگ ها تا کیف و سینی منقش به تصویر جومونگ؛ یکجور همنشینی سنت و مدرنیته.
برای رفتن به این زیارتگاه دو مسیر وجود دارد که یکی از راه فرحزاد که راهی خاکی و حدود ۱۵ کیلومتر است و دیگری که جاده آسفالته و حدود ۲۵ کیلومتر که این راه از بزرگراه نیایش به سمت شهران می باشد.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |